رکاب بزن
بهخاطر اینکه مدتهاست اهل ورزش نیستم، خودم رو مجبور کردم مسافت رفت و برگشت تا محل کار رو رکاب بزنم. دوچرخه اشتراکی ولیب (Vélib) با یک آبونمان مقرون به صرفه سالیانه انتخاب خوبی بود. تونستم خودم رو گول بزنم که بهتره به جای اشتراک ماهیانهی حمل و نقل عمومی (Navigo) با قیمت 2.5X، یک اشتراک سالیانه با قیمت X داشته باشم. این اشتراک به صورتیست که دوچرخه غیر برقی تا نیم ساعت اول رایگانه. منم، فاصلم تا شرکت فقط ۴ کیلومتره و اصلا هدفم رکاب زدن بوده. اوایل فقط رسیدن به مقصد مهم بود ولی الانا اطرافمم نگاه میکنم. پشت چراغ قرمز خوشحالم چون نفس تازه میکنم. به خاطر استرس بالای کارم، دوچرخه بهم خیلی کمک میکنه که آروم باشم. تحرک رو به زندگیم برگردونده. ولی چیزی که نقش بسیاری بیشتری در استفاده روز افزونتر من از دوچرخه داره حق تقدم دوچرخست، بهطوری که راه مخصوص دوچرخه در بسیاری اوقات وجود داره. پاریس شهر دوچرخست، چرا تهران نباشه؟ راه مجزا برای دوچرخه نیست. اگر هم هست، موتورسوارها سواستفاده میکنن. قانون حمایتی نیست از دوچرخهسوارها. در نتیجه هیچ سیستم دوچرخه اشتراکی نمیتونه موفق باشه. چیکار کنیم؟ نمی